بخش ۱۰۱ : واقیتهای زندگی (محقق : دکتر سیدفرهود میرچراغی)

ساخت وبلاگ
نقبی به گذشته ی نوستالژیک خودم : بعد از اتمام دوره اول متوسطه در سال ۱۳۵۳، مهیای ورود به دانشسرای کشاورزی متل قو شدم . در تابستان همان سال با شرکت در امتحان ورودی، موفق به پذیرش در این محیط دوست داشتنی با چهره های جدید شدم. در طی تحصیل سه ساله ی متوسطه در دانشسرا با انواع و اقسام فرهنگ های مختلف نیز آشنا شدم . بهترین و مانا ترین ایام جوانی من در همین مدت سه سال شکل گرفت. قصه ی تحصیلی من در مرکز زیبای دانشسرای کشاورزی متل قو با ورود به دانشگاه در سال ۱۳۵۶ پایان یافت و زنجیره ی ارتباطی من با دوستان نوستالژیک شبانه روزی قطع شد. دست تقدیر به گونه‌ای رقم خورد که هرگز نتوانم دوستان عزیزم را که با تک تک آنها خاطراتی بس زیبا داشتم ملاقاتی مجدد داشته باشم. در سال ۱۴۰۱ بعد از گذشت ۴۵ سال از آشنایی اولیه ، به دلیل بازنشسته شدن و داشتن اوقات فراغت بیشتر قادر شدم تا با ۲۰ نفر از دوستان خوبم که هرکدام مملو ازخاطراتی فراموش نشدنی برایم به ارمغان آوردند تجدید دیدار کنم. دیدار دوستان گلم که هر دو ماه یک بار بعد از این همه سال انجام می پذیرد عبارتند از ، خانمها : منصوره مجتهدی، شهلا کوچکی پور، مریم رمضانی، مرضیه شجاعی، خورشید قربانعلی نژاد، مهری خلعتبری، شهربانو کیامرادی و زیبا ترابی آقایان : رحمان صفری، هادی شکوری، نورالله شکوری، علی ناسوتی، اکبر کمالی، مرتضی داجلری، سلیمان قاسم پور، فیروز شادکام، عابدین ستوده، ارسلان منظم، جلال مولانا، حسین صادقیان، یعقوب محمدعلیان، علیرضا سماعی، احمد کاظم پور . دورهمی های دوستانه خانوادگی بعد از گذشت این همه سال موجب زدودن زنگارها گردیده و بذر امید به زندگی را در سنین ۶۰ سال به بالا بیشتر می‌کند. باشد که تداوم این لحظات دوستانه و خانوادگی موجب طراوت و شاداب بخش ۱۰۱ : واقیتهای زندگی (محقق : دکتر سیدفرهود میرچراغی)...
ما را در سایت بخش ۱۰۱ : واقیتهای زندگی (محقق : دکتر سیدفرهود میرچراغی) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farhood722 بازدید : 30 تاريخ : دوشنبه 16 مرداد 1402 ساعت: 13:47

سفر به لنگرود : به دلیل داشتن اوقات فراغت و هدایت معنادار عمر زودگذر ، سعی در هویت بخشی به زندگی با رویکردی جدید هستم . در سالهای امید به زندگی یعنی فراتر از ۶۵ سالگی تصمیم بر این گرفتم تا از شهر زیبای لنگرود بصورت موقت دیداری داشته و حداکثر استفاده را از مناظر زیبای آن ببرم . بدین منظور ، سوییت مبله کوچکی را در دو کیلومتری لنگرود که روستای دریاسر نام دارد اجاره نموده و هر ماه حدود یک هفته را در آن مکان محقر بیتوته کردم . شهر لنگرود علاوه بر زیبایی های منحصر به فردش ، مردمانی ساده ، دوست داشتنی و میهمان نواز دارد . با سفر به جاذبه های گردشگری لنگرود همچون : اطاقور ، کومله ، رانکوه ، املش ، لیارجدمه ، ششلو ، خرما ، اشکال و برخی دیگر از روستا های اطراف تلاش وافر نمودم تا حداکثر استفاده را از حضور در لنگرود ببرم . دیدنی های اصلی شهر یعنی لنگارود و پل خشتی از جمله مکان‌هایی بود که به بهانه ی خرید مایحتاج در شهر ، سری هم به آنجا میزدم . شنبه بازار لنگرود با ارائه اقلام متنوع توسط روستاییان ، به عنوان زیباترین هیاهوی شهری برایم جلوه گری خاصی داشت. بقیه ی مدت زمان اقامتم به تفریح در روستاهای اطراف شهر اختصاص داشت . بعد از گذشت سه ماه از اقامتم در لنگرود ، با پرس و جوی فراوان موفق شدم دوست و مبصر دوست داشتنی زمان دانش آموزی ام را بعد از ۴۷ سال بنام آقای رحمان صفری پیدا کنم . با این دوست گرامی ، دیگر احساس تنهایی نمی‌کردم و در صورت حضورم در لنگرود با یکدیگر به تفریح و گشت و گذار می پرداختیم . بعد از سپری شدن هفت ماه از حضور جسته و گریخته ام در شهر زیبای لنگرود ، عزم خود را جزم کردم تا با اسکان در کلاردشت که میعادگاه اصلی ام هست رجعت کنم و سپس به فکر شهری دیگر با جاذبه‌های جدیدتری باشم بخش ۱۰۱ : واقیتهای زندگی (محقق : دکتر سیدفرهود میرچراغی)...
ما را در سایت بخش ۱۰۱ : واقیتهای زندگی (محقق : دکتر سیدفرهود میرچراغی) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farhood722 بازدید : 46 تاريخ : دوشنبه 16 مرداد 1402 ساعت: 13:47